" ماجرای شکل گیری گروه تبلیغاتی ادینور "

داستان آشنایی من با دنیای تبلیغات بر میگرده به سال 95 ؛ یادمه اولین بار پشت ویترین کتاب فروشی طاعتی رشت کتابی با عنوان " اعتراف های یک تبلیغاتچی " توجهم رو جلب کرد و اون رو خریداری کردم و مطالعه این کتاب شد آغاز ماجراجویی های من در دنیای تبلیغات و آروم آروم شروع کردم به یادگیری و شرکت تو دوره های مختلفی مثل کپی رایتینگ ( آگهی نویسی تبلیغاتی ) و تولید محتوا و...

کم کم در کنار یادگیری، به صورت فریلنس برای سایت ها و افراد مختلف آگهی و محتواهای تبلیغاتی مینوشتم و اینجوری به تجربه های خودم هم اضافه میشد.

از اونجایی که ما ساکن شهرستان هستیم و طبق معمول همه کسب و کارهای بزرگ تو تهران مستقر هستن، تو زمینه تبلیغات هم همین آش و همین کاسه بود و تمام آژانس های تبلیغاتی بزرگ تهران بودن و فقط هم به بیزینس های بزرگ خدمات تبلیغاتی ارایه میدادن؛ عدم وجود چنین آژانس هایی تو شهرستان که به کسب و کارهای مختلف سطح شهر خدمات متنوع تبلیغاتی ارایه بده همیشه ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود و به این فکر میکردم که خودم دست به کار بشم و همچین چیزی رو راه بندازم؛ این شد که ایده ی تاسیس یک گروه تبلیغاتی لوکال رو با یکی از رفقای قدیمی خودم که از قضا اونم در حال یادگیری برنامه نویسی و طراحی سایت بود در میون گذاشتم...

ماجرای ورود من به دنیای برنامه نویسی و طراحی سایت برمیگرده به سال 96 ؛ با مطالعاتی که اون موقع داشتم، میدونستم که تمامی کسب و کارهای سنتی برای اینکه بتونن دوام بیارن و همچنان به کارشون ادامه بدن، باید به زودی خودشون رو آپدیت کنن و به دنیای آی تی و تکنولوژی وارد بشن.

دونستن همین موضوع به من انگیزه ای برای یادگیری برنامه نویسی و طراحی سایت داد تا بتونم من هم سهمی توی این تغییرات عصر جدید داشته باشم؛ این شد که به تدریج شروع به یادگیری زبان های برنامه نویسی مختلفی مثل پی اچ پی، جاوا اسکریپت و... کردم و بعد از اون رفتم سراغ یادگیری مباحثی مثل سئو و بهینه سازی سایت. توی این مدت نمونه کارهایی هم انجام دادم تا تو این زمینه ها تجربه کسب کنم.

خلاصه چند سالی به این منوال گذشت و همیشه با سجاد در مورد مباحث مختلف کاری صحبت میکردیم و از خلال همین صحبت ها کم کم ایده شکل گیری یک گروه تبلیغاتی که به کسب و کارهای مختلف سطح شهر خدمات ارایه بده جدی شد...